مقدمه
تا سال 2050 ميلادي جمعيت روي زمين به 9 ميليارد انسان ميرسد، يعني تقريباً سه برابر جمعيت کنوني. آيا در آنزمان امکان تغذيۀ اين تعداد انسان وجود خواهد داشت؟
در سال 2008 دنيا شاهد پديدهاي تازه در شهرنشيني خواهد شد. سال ميلادي آينده براي اولين بار در تاريخ جهان بيش از نيمياز جمعيت انسانهاي دنيا يعني رقميمعادل 3/3ميليارد نفر در مناطق شهري زندگي خواهند كرد.
تا سال 2030 اين رقم به 5ميليارد نفر خواهد رسيد. بسياري از اين طبقه شهرنشين جديد فقير خواهند بود. آينده آنها و آينده شهرها در كشورهاي در حال توسعه در كنار آينده خود بشريت همه و همه به تصميماتي بستگي دارد كه اكنون گرفته خواهد شد.
جمعيت شهري جهان به سرعت در حال رشد است. در چند دهه آينده دنيا شاهد دامنه بيسابقه رشد شهر و شهرنشيني در كشورهاي در حال توسعه خواهد بود. اين رشد در آفريقا و آسيا جايي كه جمعيت شهري آنها بين سالهاي 2000 تا 2003 دو برابر شده، بسيار چشمگيرتر خواهد بود. اين افزايش جمعيت به اين معناست كه رشد شهري اين مناطق در طول كل تاريخ به ناگهان و طي يك نسل اتفاق ميافتد. تا سال 2030 شهرها و شهرستانها در كشورهاي در حال توسعه 81درصد از كل تعداد مردم اين كشورها را تشكيل خواهند داد. صندوق جمعيت سازمان ملل متحد اخيرا در گزارشي اعلام كردهاست كه بشر بايد نوعي تحول فكري را براي مقابله با بحرانهاي پيش رو از نظر جمعيت شهري در آفريقا و آسيا تجربه كند. گزارشهاي سازمان ملل حاكي از آن است كه جمعيت شهرها در آفريقا و آسيا تا سال 2030، 7/1ميليارد نفر افزايش خواهد يافت. در سراسر جهان شمار شهرنشينان به 5ميليارد نفر خواهد رسيد كه اين معادل 60درصد كل جمعيت جهان است.
آمار و پيشبينيها نشان ميدهد كه رشد جمعيت در آينده بيشتر در شهرها و به ويژه در آفريقا، آسيا و آمريكاي لاتين روي خواهد داد. سازمان ملل هشدار داده است كه اگر آمادگي براي اين افزايش جمعيت شهري وجود نداشته باشد، اين افزايش جمعيت پيامدهاي بسيار وخيميخواهد داشت. اين موج عظيم شهرنشيني هم ميتواند فرصت باشد و هم تهديد.
سال آينده براي اولين بار در طول تاريخ جهان بيش از نيمياز جمعيت جهان در شهرها زندگي خواهند كرد. تا سال 2030 بيش از 5ميليارد نفر شهرنشين خواهند بود. تا آن سال جمعيت شهرنشينان آسيايي و آفريقايي دو برابر شمار شهروندان چيني و آمريكايي خواهند بود.
تا همين اواخر روستاييان بيشترين تعداد فقرا و افراد كم درآمد را در دنيا تشكيل ميدادند. آمار و ارقام مربوط به فقر چه با معيار درآمد و چه با معيار مصرف، نشان ميدهد كه فقر در مناطق روستايي عميقتر از مناطق شهري است. شهرنشينان دسترسي بهتر و بيشتري به آموزش، بهداشت، زيرساختها، دانش و اطلاعات دارند. توضيح اين پديده هم تاكنون كار آساني بوده است، اما به تازگي آمار نشان ميدهد كه فقر در مناطق شهري به سرعت در حال گسترش و سرعت شيوع آن بسيار بيشتر از مناطق روستايي است. اكنون صدهاميليون نفر در شهرها در فقر به سر ميبرند و بدون شك شمار آنها در سالهاي آينده افزايش هم خواهد يافت.
در آنگولا بيش از نيمياز جمعيت شهري زير خط فقر به سر ميبرند. اين شرايط در ارمنستان، آذربايجان، بوليوي، چاد، كلمبيا، گرجستان، گواتمالا، هائيتي، ماداگاسكار، مالي، موزامبيك، نيجر، سيرالئون و زامبيا هم به همين صورت است. در بروندي، السالوادور، گامبيا، كنيا، قرقيزستان، مولداوي، پرو و زيمبابوه هم 40 تا 50درصد جمعيت شهري فقير هستند. اگر آمار و ارقام منتشر شده از سوي كشورها شفاف باشد، به اين فهرست نام بسياري ازديگر كشورها هم اضافه خواهد شد.
سوء مديريت شهري اغلب به اين شرايط دشوار دامن ميزند و آن را وخيم تر ميكند. دولتها در پاسخ به اين انتقادها خواستار كمك بينالمللي براي مقابله با ريشهها ميشوند. اما سازمان ملل در گزارش اخير خود تاكيد كردهاست كه اگر دولتها براي مقابله با اين شرايط از همين حالا خود را آماده كنند، اين بحران قابل كنترل است. در گزارش سازمان ملل آمده است كه شهري شدن پديدهاي غير قابل كنترل است و تنها بايد براي مقابله با آن آماده شد. تجمع انسانها باعث تجمع مشكلات ميشود اما راه حل را هم ميتوان از همين گردونه بيرون كشيد.
براساس گزارش سازمان ملل، بخش عمده اين افزايش شهرنشيني در سالهاي آينده ريشه و دليل طبيعي دارد، به اين معني كه افزايش زاد و ولد باعث اين افزايش جمعيت خواهد شد نه مهاجرت.
آماري جالب از جمعيت کره زمين!
۱:جمعيت يک منطقه به معناي تعداد افرادي است که در يک بازه زماني مشخص در آن منطقه زندگي ميکنند.جمعيت تحت تاثير مرگ افراد تولد و يا مهاجرت آنها تغيير ميپذيرد.تفاوت حاصل از مرگ و تولد در افراد يک جامعه به معيار رشد طبيعي معروف ميباشد.دولتها در دوره هاي متناوب نسبت به سر شماري اقدام ميکنند.در کشورهائي مانند ايران هند و امريکا اين سرشماري هر ده سال يکبار و در کانادا هر پنج سال يکبار انجام ميگيرد.
در حال حاضر بيش از شش و نيم ميليارد انسان بر روي کره زمين زندگي ميکنند.۱۰۰ سال گذشته به عنوان قرني که بالاترين ميزان رشد جمعيت را داشت شناخته شده است.جالب است بدانيد فقط در ۳۸ سال يعني از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۹۹ جمعيت کره زمين به دو برابر رسيد.جمعيت در سال ۱۹۶۱ سه ميليارد نفر و در سال ۱۹۹۹ شش ميليارد نفر بر آورد شده است. اين سرعت بالاي رشد جمعيت انفجار جمعيت نيز خوانده ميشود.
۲: آماري تخميني از جمعيت جهان در ۴۰۰ سال اخير تا سال ۲۰۵۰
سال ۱۷۵۰: ۷۹۱ ميليون نفر
سال۱۸۵۰: : ۱،۲۶۲،۰۰۰،۰۰۰ نفر
سال۱۹۵۰: ۲،۵۱۸،۶۲۹،۰۰۰نفر
سال ۲۰۵۰ (تخميني) : ۸،۹۱۸،۷۲۴،۰۰۰ نفر
همواره آسيا بيشترين جمعيت دنيا را به خود اختصاص داده است و بيشترين رشد جمعيت در قرن گذشته نيز مربوط به قاره امريکا ميباشد.
قاره اقيانوسيه نيز همواره کمترين جمعيت دنيا را داشته است.در سال ۱۷۵۰تقريبا ۲ميليون نفر ساکن اقيانوسيه بودند که در حال حاضر بيش از ۳۵ ميليون نفر ساکن آن هستند.
۳:مقايسه جمعيت قاره ها در سال ۲۰۵۰:
آسيا ۵،۲۱۷،۲۰۲،۰۰۰ نفر
افريقا ۱،۸۰۳،۲۹۸،۰۰۰ نفر
اروپا ۶۵۳،۳۲۳،۰۰۰ نفر
امريکاي جنوبي ۷۶۷،۶۸۵،۰۰۰ نفر
امريکاي شمالي ۴۴۷،۹۳۱،۰۰۰ نفر
اقيانوسيه ۴۵،۸۱۵،۰۰۰ نفر
۴:پديده شهر نشيني(مهاجرت به شهرها) :
در طول تاريخ همواره مردم علاقه به مهاجرت به شهرها داشته اند.اما در يک قرن گذشته (و شايد بيشتر) اين پديده رشد ويژه اي پيدا کرده است.براي مثال در سال ۱۸۸۰فقط ۲۰درصد مردم انگليس در شهر ها زندگي ميکردند ولي در حال حاضر بيش از ۹۵ در صد انگليسيها ساکن شهر ها هستند.در سال ۱۹۶۰ فقط ۲ شهر نيو يورک و توکيو در جهان داراي جمعيت بالاي۱۰ميليون نفر بوندند در حاليکه اين نرخ امروزه به ۲۵ شهر رسيده است.و از اين بين ۱۵ شهر در کشورهاي در حال توسعه قرار گرفته اند.
نتيحه سيل مهاجرت مردم به شهر ها باعث ميشود که در سال ۲۰۳۰بيش از ۵ ميليارد نفر در دنيا که شامل ۶۱ در صد از مردم ميباشد ساکن شهر ها باشند.
۵:آماري از ۱۰ شهر پرجمعيت دنيا در سال ۲۰۰۶ :
۱:توکيو (ژاپن، آسيا):۳۴،۲۰۰،۰۰۰ نفر
۲:ميکزيکو سيتي (مکزيک،امريکاي شمالي) : ۲۸،۰۰۰،۰۰۰
3: سئول (کره جنوبي، آسيا): ۲۲،۸۳۰،۰۰۰ نفر
۵:سائو پائولو(برزيل،امريکاي جنوبي): ۲۰،۲۰۰،۰۰۰ نفر
۴: بمبئي (هند،آسيا) : ۱۹،۸۵۰،۰۰۰ نفر
۶: دهلي (هند،آسيا) : ۱۹،۷۰۰،۰۰۰ نفر
۷:نيو يورک (سال ۲۰۰۵،ايالات متحده،امريکاي شمالي): ۱۹،۲۵۴،۶۳۰
۸: شانگهاي (چين،آسيا): ۱۸،۱۵۰،۰۰۰
۹: لوس آنجلس (ايالات متحده،امريکاي شمالي) ۱۸،۰۰۰،۰۰۰
۱۰: ازاکا (ژاپن،آسيا) :۱۶،۸۰۰،۰۰۰ نفر
۶: دلايل افزايش جمعيت دنيا:
يکي از دلايلي که جمعيت دنيا امروزه تا اين حد افزايش داشته است ميتواند افزايش طول عمر مردم باشد.در واقع انسانها در عصر حاضر بيش از ساير قرون عمر ميکنند و اين نيز ميتواند به علل مختلفي بستگي داشته باشد و از آن جمله ميتوان به داروهاي جديد و مدرن، بهداشت بهتر، برداشت بيشتر و اصلاح محصولات کشاورزي، توانائي حمل و نگهداري مواد غذائي تا کيلومترها و در مسافات دور و ... اشاره کرد.
امروزه اميد به زندگي نيز تا حد زيادي افزايش داشته است تا جائيکه در ژاپن اميد به زندگي ۸۱ سال ميباشد.
۷: به آمار زير دقت نمائيد:
در سال ۲۰۰۶ در هر ثانيه ۴.۱ نفر انسان متولد ميشود در حاليکه در هر ثانيه ۱.۸ انسان فوت ميشود. رشد طبيعي جمعيت با اين حساب ۲.۴ نفر انسان در ثانيه و ۷۴۲۸۱۱۷۳ نفر در هر سال ميباشد.
۸: ده کشور پر جمعيت دنيا در سال ۲۰۰۶:
۱:چين ۱،۳۱۳،۹۷۳،۷۱۳ نفر
۲: هند ۱،۰۹۵،۳۵۱،۹۹۵ نفر
۳: ايالات متحده ۲۹۸،۴۴۴،۲۱۴ نفر
۴:اندونزي ۲۴۵،۴۵۲،۷۳۹ نفر
۵:برزيل ۱۸۸،۰۷۸،۲۲۷ نفر
۶:پاکستان ۱۶۵،۸۰۳،۵۶۰ نفر
۷:بنگلادش ۱۴۷،۳۶۵،۳۵۲ نفر
۸:روسيه ۱۴۲،۸۹۳،۵۴۰ نفر
۹:نيجريه ۱۳۱،۸۵۹،۷۳۱ نفر
۱۰:ژاپن ۱۲۷،۴۶۳،۶۱۱ نفر
۹:ده کشور کم جمعيت دنيا در سال ۲۰۰۶
۱:واتيکان ۹۳۲ نفر
۲:تووالو ۱۱،۸۱۰ نفر
۳:ناورو ۱۳،۲۸۷ نفر
۴:پالائو ۲۰،۵۷۹ نفر
۵:سن مارينو ۲۹،۲۵۱ نفر
۶:موناکو ۳۲،۵۴۲ نفر
۷:ليختن اشتاين ۳۳،۹۸۷
۸:اس.تي.کيت ۳۹،۱۲۹ نفر
۹:جزاير مارشال ۶۰،۴۲۲ نفر
۱۰:باربودا ۶۹،۱۰۸ نفر
۱۰:در سال ۲۰۰۰ نرخ رشد ۱.۴ در صد معادل ۹۱ ميليون نفر در سال بود که در سال ۲۰۰۶ به ۱.۱۴ در صد يعني ۷۴ ميليون نفر در سال کاهش داشته است.
۸۱ درصد از افراد بالاي ۱۵ سال سواد پا پا يه اي خواندين و نوشتن را دارند.
هر زن ۲.۶ فرزند دارد.
در سال گذشته شمار انسان هايي که با گرسنگي مواجه بودند در سراسر جهان قريب به يک ميليارد تن ميرسيد. اما امسال 150 ميليون تن ديگر به اين رقم گرسنه گان افزوده شده است. قرار گزارش هاي خبري در ماه جون سال روان ميلادي شمار افرادي که با گرسنگي مواجه اند، از مرز يک ميليارد تن گذشت. راهکار هاي مثبتي که در برخي از کشور ها وجود دارند، نميتوانند با رشد جمعيت متوازن باشند.
اما بنيدکت هيرلين عضو انجمن "زراعت آينده" تأکيد ميکند که همين اکنون هم مواد غذايي کافي بروي زمين وجود دارد تا هر انساني بتواند همه روزه غذاي سالم بخورد. بنيدکت هيرلين در تهيۀ گزارش جامع زراعت جهاني در سال 2008 ميلادي سهم داشت. او ميگويد:
"اين پرسش که آيا ميتوانيم جهان را تغذيه کنيم؟ نبايد به اين شکل مطرح گردد. ما امروز توليدات بسيار زياد داريم. توليد ما بمراتب بيشتر از حد نياز است، و ما با اين مقدار توليدات هنوز از مرز توانايي خود براي تغذيۀ انسانها نگذشته ايم. حتي در فارم هاي کوچک زراعتي هم بسيار براحتي ميتوان توليد را دوبرابر بيشتر ساخت."
انکشاف دهات و رشد زراعت مدت زيادي به اصطلاح از مود رفته بود. بيشتر از همه صنعتي سازي، انکشاف صادرات و شهر سازي شامل پيشرفت جامعه بشمار ميرفت. درين ميان بيشتر از نيم جمعيت جهان در شهر ها زنده گي ميکنند و اين مسأله که همۀ اين انسان ها به مواد غذايي نياز دارند و در شهر ها چيزي کاشته نميشود، حتي در کمک هاي انکشافي بين المللي مد نظر گرفته ميشود. ازينرو درين اواخر بانک جهاني و صندوق وجهي بين المللي بازهم قرضه هاي را براي انکشاف دهات در اختيار گذاشته اند.
بیش ازنصف کشتزارهای جهان را مواد غذایی نمی کارند ومحصولات زراعتی یا برای سایر حیوانات ویا برای مقاصذ صنعتی کشت می شوند
خانم جانيس جيگينگ عضو انستيتوت بين المللي محيط زيست و انکشاف در لندن ميگويد که حالا بهترين فرصت براي چنين کاري است. اين خانم هم در تهيۀ گزارش جامع زراعت جهاني در سال 2008 ميلادي سهم داشت. او مي افزايد:
"وقتي ما از يک ميليارد انسان گرسنه حرف ميزنيم، زيرا فقير اند و توان خريد مواد غذايي را ندارند، در برابر آن يک ميليارد انسان ديگر، قسماً در کشور هاي پيشرفته، وجود دارند که با بيماري اضافه وزت مبتلا اند. پس در کدام جايي اشتباه وجود دارد. پس تمام نظام زراعتي از کنترول و توازن خارج شده است، و در آينده نميتوانيم مردم را بصورت مسالمت آميز و سالم تغذيه کنيم. ما بايد تمام نظام را تغيير بدهيم. روزبروز مصرف کننده گان معمولي، و بتدريج سياستمداران هم، هرچه بيشتر متوجه اين مسأله مي شوند."
زميني را که نيرو خود را از دست داده است، به منظور دوبرابر ساختن توليد، با کود مصنوعي تقويه کردن راه حل نيست. زراعت از همين حالا در خرابي اقليم نقش دارد. اين نتنها بخاطر قطع جنگل ها و فراهم ساختن امکانات بيشتر براي زراعت است، بلکه زراعت صنعتي شده خود باعث توليد گاز هاي مضر شده و اتموسفير را آلوده مي سازد.
بنيدکت هيرلين ميگويد:
هرگاه طرز استفاده اززمینهای زراعتی عاقلانه باشد، جاجت به توسعه زمینهای زراعتی نیست ودر فارمهای کوچک موجود می توان محصولات غذایی را دوچند ساخت
هرگاه طرز استفاده اززمینهای زراعتی عاقلانه باشد، جاجت به توسعه زمینهای زراعتی نیست ودر فارمهای کوچک موجود می توان محصولات غذایی را دوچند ساخت
"اين تصور که شمار ما انسان ها روز بروز بيشتر ميگردد پس ما بايد هرچه بيشتر توليد کنيم، اصلاً گمراه کننده است. ما بايد بهتر توليد کنيم، و وقتي بدانيم که کمتر از نصف توليد غله جات امروز براي تغذيۀ انسانها بمصرف ميرسد و بيشتر از نصف آن براي تغذيۀ حيوانات و ديگر مقاصد صنعتي بکار گرفته ميشود، فوراً مي فهميم که مشکل در مقدار توليد نيست، بلکه در نحوۀ استفاده از آن است."
اخيم شتاينر رئيس برنامۀ محيط زيست ملل متحد هم بدين باور است که همين اکنون هم مواد غذايي بيشتر از حد نياز وجود دارد. او ميگويد که براي تغذيۀ انسانهاي روي زمين نيازي به بيشتر ساختن اراضي زراعتي نيست، تنها استفاده از منابع بايد طور ديگري صورت گيرد. اخيم شتاينر مي افزايد:
"در حاليکه ما با بحران و قلت مواد غذايي مواجه استيم، همزمان 30 تا 40 درصد مواد غذايي را بدور مي افکنيم، و درين مورد کمتر توجه صورت ميگيرد."
به نظر وي بجاي اينکه روي يافتن زمين زراعتي بيشتر بينديشيم و يا به فکر اين باشيم که جهت توليد مواد کافي غذايي براي آيندۀ بشريت بايد به کرۀ ماه برويم، بايد يکبار به امکانات دست داشتۀ خود نگاه کنيم.
جمعيت جهان بطور متوسط سالانه ۱۳۸ميليون و ۹۴۹هزار نفر اضافه ميشود كه ۹۰درصد اين افزايش، برعهده كشورهاي در حال توسعه است.
براساس گزارش روز چهارشنبه ايرنا به نقل از سايت دفتر مرجع جمعيت، همچنين روزانه ۳۸۰هزار و ۶۸۳نفر به جمعيت جهان افزوده ميشود كه ۳۴۱هزار نفر آن در كشورهاي درحال توسعه، متولد ميشوند.
رشد جمعيت در جهان در سال ۲۰۰۹ميلادي برابر با ۱.۲درصد است و اين رشد در كشورهاي توسعه يافته ،۰.۲در حال توسعه ۱.۴و كشورهاي كمتر توسعه يافته ۱.۷درصد است.
ارقام نشان ميدهد سهم كشورهاي در حال توسعه در رشد جمعيت جهان هفت تا هشت
برابر، كشورهاي توسعه يافته است.
افزايش بيرويه در كشورهاي در حال توسعه و بعبارتي افزايش جمعيت در جهان به معناي استفاده هرچه بيشتر از منابع طبيعي در جهان است كه درصورت ادامه اين روند تهديدي براي تمام ساكنان زمين، محسوب ميشود.
ادامه روند افزايش جمعيت در سالهاي آتي منجر به تحقق جمعيت ۹.۵ ميليارد نفري در سال ۲۰۵۰ميلادي است كه بيش از هشت ميليارد نفر از جمعيت يادشده، در كشورهاي در حال توسعه زندگي خواهند كرد.
بررسيهاي نشان ميدهد انسان نه تنها به عنوان مهمترين عامل موثر بر آلودگي زيست محيطي، محسوب ميشود بلكه تشديدكننده اين آلودگي نيز است.
توليد محصولات غذايي بستگي به منابع طبيعي نظير منابع آب، خاك، جنگل و مراتع دارد.
شكي نيست مقدار اين منابع در جهان محدود است و در صورتي كه رشد جمعيت بدون توازن با اين منابع ادامه يابد، منابع طبيعي هرچه سريعتر روبه نابودي ميرود.
براساس گزارش دفتر مرجع جمعيت، هر دقيقه ۲۶۴نوزاد در جهان متولد مي شوند كه اين روند به معناي افزايش جمعيت بر روي سفره زمين است. در صورتي كه نتوان به مهار جمعيت در برخي از كشورهاي در حال توسعه مبادرت كرد، بايد سهم كمتري از اين سفره را براي ساكنان زمين در سالهاي آتي در انتظار بود.
شكي نيست، تا زماني كه خرد جمعي مبني بر كنترل جمعيت، جلوگيري از آلودگي زيست محيطي و استفاده عاقلانه از منابع طبيعي در جهان حاكم نشود بايد نظاره گر چنين فروپاشي در عرصههاي مختلف حيات در زمين باشيم
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: جغرافيا
برچسبها: علوم اجتماعیکره زمین جمعیت